مراحل طراحی محصولات نرم افزاری موفق
محصولات نرمافزاری از مهمترین محصولات صنایع خلاق هستند و این شاخه بخش بزرگی از سهم بازار را به خود اختصاص داده است. طراحی نرمافزار عبارت است از طرح یک مسئله و تبیین راه حلی نرمافزاری برای حل آن. به این ترتیب، هر محصول نرمافزاری را میتوان پاسخی به یک مسئله یا نیاز دانست. با این حال، بسیاری از نرمافزارها راهحلهایی مشابه برای یک مسئله ارائه میدهند و تنها در فرم اجرا تفاوت دارند. این را نباید یک ایراد به حساب آورد زیرا مفهوم و فرم هر دو میتوانند به یک اندازه اهمیت داشته باشند. حالا برویم سراغ طراحی یک نرمافزار موفق.
گام اول طراحی نرمافزار: شناخت مسئله
نیاز، مادر اختراع است. همه این جمله را شنیدهایم و در صحت آن شکی نداریم. هر نوآوری کاربردی، نتیجه یک احساس نیاز بوده است. احساس نیاز به این که بخواهیم یک مسئله را به شکلی جدیدتر و بهتر حل کنیم. بسیاری از مشکلات انسان مدرن به واسطه حضور نرمافزارها حل شدهاند و زندگی روز به روز در حال آسانتر شدن است. از این رو، مفهوم نیازسنجی پدیدار میشود. نیازسنجی تنها مختص به طراحی نرمافزار نیست و هر فعالیت اقتصادی دیگری را هم شامل میشود. مطالعات نیازسنجی به این منظور به وجود آمده است که بتوانیم بازار و پرسونای مخاطبان یک سرویس یا محصول را تشخیص بدهیم و تعیین کنیم. همچنین می بایست بررسی نمائیم که آیا ایده ما می تواند ایده موفقی باشد؟ زیرا بهترین ایده ها لزوماً موفق ترین ایدهها نیستند.
گام دوم طراحی نرمافزار: راه حل چیست؟
ایده اصلی ارائه یک نرمافزار این است که راه حلی برای یک مسئله ارائه دهیم. حال این راه حل میتواند برای اولین بار مطرح شده باشد یا این که جایگزینی بهتر برای راه حلهای فعلی باشد. در واقع کارکرد و مفهوم نرمافزار شما، همین ایده و راه حلی است که ارائه میدهید.
گام سوم طراحی نرمافزار: تعیین چشمانداز محصول
پس از این که مطالعات نیازسنجی انجام و ایدهای برای حل مشکل ارائه شد، نوبت به رویاپردازی است! حالا باید با اطلاعاتی که دارید، کاربران احتمالی، نقشه کسب درآمد و چالشهای پیش روی خود را به درستی بررسی نمائید.
گام چهارم طراحی نرمافزار: رصد رقبا
همانطور که اشاره شد، شما احتمالاً تنها کسی نیستید که برای یک مشکل راه حلی دارید. مسئله تفاوت ایدهها یا تفاوت اجرای آنها است. میتوانید ایده خود را پیش از عملی کردن با ایده سایر رقبایتان مقایسه کنید و ایرادات احتمالی آن را رفع کنید. باید بتوانید نکات قوت رقبایتان را در محصول خود تجمیع و نقاط ضعف آنها را در محصول خود رفع کنید.
گام پنجم طراحی نرمافزار: شروع کنید!
در این مرحله بالاخره باید سراغ ساختن بروید. البته همچنان تا رسیدن به نسخه نهایی محصول خود فاصله زیادی دارید. اینجا جایی است که باید یک وایرفریم و پروتوتایپ از نرمافزارتان ایجاد کنید. این وایرفریم باید به سادهترین شکل ممکن پاسخگوی نیاز مطرح شده باشد. لازم نیست از همین ابتدا به ظاهر رابط کاربری بپردازید. اینجا بیشتر این بحث مطرح است که نرمافزار شما از منظر کاربردی در چه سطحی قرار دارد. اما پیشنهاد ما این است که برای داشتن تجربهای نزدیک به واقعیت، حتی از نظر ظاهری هم همه چیز را همانند ذهنیت خود از نسخه نهایی محصول طراحی کنید. با این کار، میتوان تجربهای خالصتر از کار کردن با نرمافزار به دست آورد.
گام ششم طراحی نرمافزار: به نرمافزار خود روح بدمید!
حالا وقت آن رسیده که آزمون و خطا کنید. نباید به ذهنیتی که از ابتدا از محصول خود داشتهاید تعصب داشته باشید چون همیشه جا برای بهتر شدن هست. مرحلههای پیشین را چندین بار تکرار کنید و ایرادات احتمالی هر بخش را با حوصله رفع کنید. از نرمافزار یاد بگیرید و به آن آموزش دهید. باید برای محصول خود یک روح منعطف در نظر بگیرید و با آن ارتباط برقرار کنید. از دیگران بخواهید نظراتشان در ارتباط با نرمافزار را به شما بگویند و در صورت صلاحدید، این تغییرات را اعمال کنید. هرچه دایره مخاطبان محصول خود را بیشتر کنید، احتمال موفقیت آن بیشتر خواهد بود.
مقاله مرتبط: بهترین روش ارائه ایده استارتاپ چیست؟
طراحی نرمافزار موفق
برای طراحی نرمافزار موفق لازم است از تجربیات دیگران درس بگیریم تا مجبور نباشیم همه راهها را امتحان کنیم. دیویس یکی از افرادی است که چارچوبی برای طراحی مشخص کرده که در نظر داشتن آن میتواند بسیار راهگشا باشد:
داشتن دید تونلی ممنوع است.
به این معنا که نباید فراموش کنیم که همواره برای حل یک مسئله بیش از یک مسیر وجود دارد.
تحلیل کنید.
برای تحلیل کردن یک راه حل، لازم است بتوان آن را به مدلهای تحلیلی تبدیل کرد. در صورتی که نتوان راه حل شما را تحلیل کرد، نمیتوان به صورت ملموس بازدهی آن را مورد بررسی قرار داد.
چرخ را دوباره اختراع نکنید.
طراحی باید چیز جدیدی برای ارائه داشته باشد. نیازی که رفع شده، دیگر نیاز نیست. فقط می توان طراحی و کاربرد یک محصول که موجود هست را بهبود بخشید، اما اختراع مجدد آن کاری بیهوده است.
هارمونی را رعایت کنید.
طراحی باید از زبانی یکپارچه برخوردار باشد تا کاربران در آن احساس سردرگمی نکنند.
آماده تغییرات باشید.
جهان به صورت مداوم در حال تغییر است و نرمافزاری که ارائه میدهید، باید برای این تغییرات آماده باشد در غیراینصورت محکوم به شکست است.
آجر به آجر بسازید.
طراحی مناسب باید این قابلیت را داشته باشد که بتوان آن را تخریب کرد و از نو ساخت. معمولاً بدون از بین بردن بخشهایی از یک سازه، نمیتوان آن را بهبود داد.
طراحی با برنامهنویسی متفاوت است.
هرچند در بسیاری از نقاط این دو مفهوم بسیار به هم نزدیک میشوند؛ اما در نهایت طراحی نرمافزار یعنی داشتن یک ذهنیت و برنامهنویسی یعنی ترجمه آن ذهنیت به کد. که هردو بخش دارای اهمیت بوده و تخصص خاص خود را می طلبد.
طراحی باید مرحله به مرحله مورد ارزیابی قرار بگیرد.
وجود خطاها بخش جداییناپذیری از یک پروژه طراحی است. در صورتی که این خطاها در هر مرحله رفع نشود، پس از پایان پروژه ممکن است با انبوهی از خطاهای غیرقابل رفع مواجه باشید.
کاربری کنید.
باید بتوانید خودتان را با تقریبی بسیار مناسب در جایگاه یک کاربر قرار دهید تا بتوانید تجربه نهایی استفاده از یک نرمافزار را بررسی کنید. تست نرم افزار بخش بسیار مهمی است که توسط آن می توان به ایرادات طراحی، راحتی یا دشواری کاربری و حتی خطاهای احتمالی منطقی و… نرم افزار پی برد.
مقاله مرتبط : یک تیم استارتاپی در ابتدای فعالیت خود به چه مشاورانی نیاز دارد؟
ارائه نهایی
حالا نوبت ارائه ایدههای نرمافزاری شما فرا رسیده است همانطور که میدانید هرچقدر ایده خوب باشد اگر ارائه ای درخورد نداشته باشید احتمال موفیت پائین است، اما چطور یک ارائه خوب داشته باشیم؟. وقت آن است که به دنیا نشان دهید تیم شما چه راه حلی برای مسئله دارد. یک نسخه از نرمافزار نهایی را آماده کنید و آن را به بهترین شکل ممکن به سرمایهگذاران ارائه دهید.