نوآوری و خلاقیت یکی از مؤلفههای مهم در کسبوکار است. شرکتهایی که نوآوری و داده را به طور همزمان به کار میگیرند، دو برابر بیشتر از سایر شرکتها رشد دارند. ایدهها و اعداد همیشه پیوستگی کمی در بازاریابی داشتهاند. برای مدیران خلاق و طراحان، نوآوری یک فرآیند غریزی در ایجاد پیوندهای عاطفی با مصرفکنندگان است.
مدیران ارشد بازاریابی یک شرکت که روابط خوبی با مشتری دارند اخیراً به شرکت مشاوره مدیریت مک کنزی گفتهاند: «ما به عنوان بازاریاب باید مشتری را بفهمیم و با او ارتباط برقرار کنیم». من میترسم دادههای مردم برنده شوند، و برند و نوآوری دیگر اهمیتی نداشته باشند و همه صرفاً تبدیل به کالا شوند و نوآوری، روح خود را از دست بدهد.
با وجود اینکه نگرانیها در مورد از دست رفتن روح نوآوری و خلاقیت قابل درک هستند اما تصور اینکه نوآوری و داده، متضاد و دو قطب مخالف یکدیگر هستند دیگر منسوخ شده است. ترکیب قدرت نبوغ و نوآوری انسان و دیدگاههای به دست آمده از تجزیه و تحلیل دادهها شروع خوبی است اما بهترین بازاریابان یک قدم جلوتر هستند و قدرت نوآوری را به همه فعالیتهای بازاریابی از استراتژی برند و دیدگاههای مصرفکننده گرفته تا تجربه مشتری، تولید، قیمتگذاری، توسعه خلاق، رسانه و …تعمیم میدهند.
این عمل علاوه بر اینکه مانع جداشدن روح یک برند از آن میشود بلکه ترکیب مهارتها و ذهنیتها یک بخش ضروری نوسازی بازاریابی برای پیشبرد و هدایت رشد آن است که در نهایت موجب بهبود کسب و کار میشود.
ادغام کنندهها، داده، نوآوری و خلاقیت را ترکیب میکنند:
به عنوان بخشی از یک تحقیق پیوسته و مداوم در رابطه با فستیوال شیرهای کن و انجمن تبلیغات ملی، اخیراً مککنزی بیش از ۲۰۰ مورد از مدیران ارشد بازاریابی و مسیر اجرایی شرکتهایشان را بررسی کرد (شامل مصاحبه با بیش از ۲۵ نفر از مدیران بازاریابی). مککنزی فهمید که بازاریابان همان افرادی هستند که ما آنها را ادغام کننده یا یکپارچهساز مینامیم به طوری که داده و نوآوری و خلاقیت را ترکیب میکنند و در آمدشان را دوبرابر مینمایند.
برخی تا آنجا پیش میروند که معتقدند خروجی خلاق و ترکیب نوآوری و خلاقیت داده، آنها را از رقبا متمایز میسازد.
سه روش مشخص وجود دارد که نحوه کار ادغام کنندهها را نشان میدهد و چگونگی به کارگیری خلاقیت و نوآوری و ترکیب آن با دادهها را بیان میکند.
1: آنها نوآوری و خلاقیت را با دادهها شریک میدانند
در شرکتهایی که یکپارچهکننده نوآوری و داده هستند، عملکردهای خلاق بیشتر دادهمحور میشوند و عملکردهای داده محور در حال رشد، خلاقانهتر هستند. یعنی نوآوری و داده ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و این دو مورد را به وضوح میتوانیم در تجربه و دیدگاه مشتری ببینیم.
تجربه مشتری توسط افرادی که فکر میکنند درمورد نحوه ملاقات و برآوردن انتظارات مصرفکننده خلاق و استراتژیک هستند، تحت نظارت و بررسی قرار میگیرد. در صورتی که تجزیه و تحلیل داده میتواند مقصود مصرفکننده، محرکها، علایق و نیازهای برآورده نشده را مشخص سازد.
یکپارچهسازها به طور جدی و مستمر از تجربه مصرفکننده به جای استفاده از آنالیز در فرآیندهای جداگانه استفاده میکنند. آنها بهطور متوسط، از ۴ نوع (یا بیشتر) دیدگاه و تکنیکهای آنالیز به دو صورت سنتی (مانند گروههای کانونی، تحقیق اولیه و تحقیق شخص ثالث (third-party) و داده محور (آنالیز رفتار مشتری، آنالیز پیشرفته و هوش مصنوعی) استفاده میکنند در حالی که انواع غیریکپارچهساز از سه نوع تکنیک یا کمتر استفاده میکنند.
2:آنها از طریق یک مدل عملیاتی بازاریابی، یکپارچهسازی را به وجود میآورند
یکپارچهسازها یا ادغامکنندهها ساختارهایی را ایجاد کردهاند که به آنها اجازه میدهد تا به طور مؤثرتر دست به نوآوری بزنند. آنها از همتایان خود پیشی گرفتهاند و بازاریابی فوری را پذیرفتهاند و تیمهای عملکردی متقابل، کوچک و نسبتاً مستقل را که روی اهداف کسبوکار تمرکز دقیق دارند ایجاد کردهاند به طوری که کلیه رفتارها و برنامهریزیشان متناسب با هدفشان است.
این تیمها کارکنان با استعداد در بازاریابی مانند متخصصان فناوری اطلاعات (IT) که دارای مهارتهای متفاوت هستند را قادر میسازند تا کنار هم قرار بگیرند و با یکدیگر همکاری کنند. این مدل، چندین عملکرد بازاریابی را به یک تیم با عملکرد بالاتر تبدیل میکند که منابع عملیاتی مورد نیاز و فناوری اطلاعات را برای ارائه نوآوری و خلاقیت و ایدههای جدید به بازار فراهم میکند. علاوه براین به طور معمول منابع حقوقی و مالی نیز وجود دارند که آماده حمایت از تصمیمگیری سریع و فوری هستند.
این یکپارچگی با استفاده از سه روش مهم نتیجه میدهد: اول اینکه کارشناسان داده بخشی از خط مقدم تیم بازاریابی هستند. دوم تیمهای چابک یکپارچه، سبکتر هستند که وجود تنگناها (مانند مصوبات بین گروهی، آزمایش مکرر و سریع ایدهها، مطالب، پیامها و گزارههای ارزش ) را برطرف میکند.
:3به دنبال استعدادی هستند که از تمام مغز خود استفاده کند
اکنون ادغامکنندههای نوآوری و خلاقیت و داده به دنبال چیز متفاوتی هستند. آنها افراد با استعدادی میخواهند که مهارت چپ و راست مغز را داشته باشند و از هر دو نیمکره خود استفاده کنند تا میزان نوآوری بیشتر شود حتی اگر در اصل از یکی از نیمکرههای خود بیشتر استفاده کنند.
مدیر بازاریابی یک شرکت پیشروی فناوری میگوید: )این تصور که مهندسین ما خلاق نیستند غلط است. در واقع آنها ما را روی انگشتان خود نگه میدارند زیرا بسیار خلاق هستند. آنها تخیل خارقالعادهای دارند که هر کد را به محصول تبدیل مینمایند(
بینش مصرفکننده مبتنی بر هوش مصنوعی
هوش مصنوعی هنگامی که برای محافظت حریم شخصی مصرفکننده به کار میرود میتواند به بازاریابان کمک کند تا چیزهایی یاد بگیرند و دست به نوآوریهایی بزنند که حتی خلاقترین انسانها نمیتوانند انجام دهند.
دید رایانهای میتواند فیلمها و تصاویری را که مردم با آنها درگیر هستند را تجزیه و تحلیل کند و مضامین و علاقههای مربوطه را حدس بزند. این درک عمیق از علایق، انگیزهها و نگرشهای مصرفکننده میتواند به توسعه پیشنهادات، کمپینها و تجربیات جدید کمک کند و راهی را برای گسترش محصول جدید باز نماید.
گردآورنده: تکتم زحمتکش مرجانه، مونا فدایی
منبع: https://www.iranmodir.com/innovation-and-creativity/