روشهای ارزشگذاری استارتاپ بسیار متنوع است و هر یک کاربرد خود را دارد. این عمل کاربردهای متفاوتی دارد. مثلاً اگر استارتاپ در مسیر خود نیاز به جذب سرمایهگذار داشته باشد، باید ارزش آن مشخص شود. با این حال، ارزش واقعی یک استارتاپ تنها زمانی مشخص میشود که استارتاپ در حال فعالیت در بازار باشد. ارزشگذاری استارتاپ فرآیند سادهای نیست و بر پایه نظریات و احتمالات انجام میشود. با این حال، به دلیل نیاز به ایجاد زبانی مشترک میان صاحبان استارتاپ و سرمایهگذاران، لازم است از ریاضیات استفاده کنیم. در ادامه با چند روش ارزشگذاری استارتاپ آشنا میشویم.
بیشتر بخوانید: ارزشگذاری استارتاپها چیست و چه فایدهای دارد؟
روشهای ارزشگذاری استارتاپ :
روش برکاس
برکاس یکی از نویسندههای مطرح در زمینه سرمایهگذاری است. در روش برکاس برای ارزشگذاری استارتاپ 5 فاکتور کلیدی موفقیت مورد بررسی قرار میگیرد. این فاکتورها عبارتاند از:
ایده مناسب: ایده مناسب ارزش پایه استارتاپ را تعیین میکند.
داشتن نمونه اولیه: نمونه اولیه نشان میدهد که تولید محصول امکانپذیر است و این مسئله باعث کاهش ریسک میشود.
تیم مدیریت توانمند: این عامل هم به دلیل کاستن از ریسک باعث افزایش ارزش استارتاپ میشود.
شرکای استراتژیک و احتمال وجود مشتری: داشتن شرکای کلیدی و مهم بدون شک تاثیر زیادی روی ارزش استارتاپ خواهد داشت.
بیشتر بخوانید: پنج مورد از عوامل تاثیرگذار در ارزشگذاری استارتاپها
فروش مناسب و داشتن مشتری ثابت و وفادار: وقتی یک استارتاپ به مرحله داشتن مشتری ثابت و وفادار رسیده باشد، ارزش آن بسیار بیشتر از مراحل اولیه استارتاپ است.
در استفاده از این روش باید توجه داشت که این روش با استارتاپهای مبتنی بر فناوری تناسب بیشتری دارد.
بیشتر بخوانید: چگونه سرمایهگذارها را مجاب به سرمایهگذاری کنیم؟ | موفقیت در جذب سرمایه
روش کارت امتیازی
یکی دیگر از روشهای ارزشگذاری استارتاپ روش کارت امتیازی است. در این روش ابتدا یک ارزیابی اولیه از استارتاپ شما صورت میگیرد و سپس معیارهای دیگر بررسی میشوند. در صورتی که در این روش از عاملهای زیر استفاده شود، نام آن بیل پین خواهد بود:
مدیریت: 30 درصد
اندازه فرصت: 25 درصد
محصول یا خدمات: 10 درصد
کانالهای فروش: 10 درصد
مراحل کسبوکار: 10 درصد
سایر عوامل: 15 درصد
استفاده از این روش در مرحله پیش از درآمد رایج است و از دقت نسبتاً بالایی برخوردار است.
تنزیل درآمد
از دیگر روشهای ارزشگذاری استارتاپ میتوان به روش تنزیل درآمد اشاره کرد. هر استارتاپی پیش از آن که به درآمد برسد، پیشبینیهایی از میزان درآمد خود دارد. در روش تنزیل درآمد، جریانهای مالی و درآمد احتمالی آنها پیشبینی میشود. در مرحله بعد، با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، میتوان به مقادیری مهم برای ارزشگذاری استارتاپ رسید.
استفاده از این روش چندان آسان نیست و نیاز داریم تحلیلی مناسب از بازار داشته باشیم. زیرا در غیر این صورت نمیتوان نرخ رشد بلندمدت درآمد را مورد محاسبه قرار داد. از این رو، نمیتوان این روش را چندان دقیق در نظر گرفت.
بیشتر بخوانید: چگونگی سرمایه گذاری در استارتاپ ها
هزینه بازتاسیس
یکی دیگر از روشهای ارزشگذاری استارتاپ روش محاسبه هزینه بازتاسیس است. در این روش، فرض میکنیم که اگر استارتاپ لغو شود، برای تاسیس مجدد این استارتاپ، چه هزینههایی لازم است انجام شود؟
استفاده از این روش معمولاً در استارتاپهایی رایج است که صاحب آن قصد داشته باشد استارتاپ ناموفق خود را به فروش برساند. در نتیجه، سرمایهگذار قصد ندارد مبلغی بیش از هزینههای انجام شده بپردازد. استفاده از این روش چندان به نفع صاحبان استارتاپ نیست. با این حال، برگشت بخشی از هزینههای انجام شده، از ضرر وارده خواهد کاست. ایراد این روش، همین است که نمیتوان پتانسیل رشد و درآمدزایی استارتاپ را در نظر گرفت.